تبلیغات

معماری مدرن

معماری مدرن


معماری مدرن





در سال 1799 ماشین بخار توسط (( جیمز وات )) اختراع شد استفاده از نیروی محرکه ,توان و قدرت  بی اندازه برای توسعه تولید کرد . در این بین صنایع مربوط به ساختمان نیز بسیار سریع پیشرفت کرد , تولید آهن فولاد , سیمان , در قرن 16 در کلیه کشورها ی غربی رشدی بسیار سریع داشت تمام این عوامل باعث شد که اولین بناها با مصالح جدید در اروپا ساخته شد . در ابتدا این تولیدات برای احداث پل ها, کارخانه جات تاسیسات بندرگاهی, سیلوهای گندم , بناهای عمومی و سپس ساختمانهای مسکونی وارد شد . قصر بلورین (( کریستال پالاس )) اولین ساختمان با مصالح کاملا مدرن یعنی آهن و شیشه بود که اجرای آن بصورت پیش ساخته در کارخانه تولید و در محل نصب شده .

معماری به طور کل بر سه بخش تقسیم میشود :
1)   معماری مدرن اولیه : به صورت مبانی نظری و اندیشه های مدرن از اواخر قرن 19 میلادی شکل گرفت خاستگاه آن در آمریکا و شهر شیکاگو و در اروپا شهرهای پاریس و برلین و وین بود .دوره زمانی از نیمه دوم دهه ی1880 تا اوایل جنگ جهانی اول یعنی 1914 بود .
2) معماری مدرن متعالی یا به  عبارتی اوج معماری مدرن :
 در بین جنگ جهانی اول ودوم عمدتادر اروپا وآمریکا مطرح بود.درپایان جنگ جهانی اول به علت تخریبات زیاد روی آوردن به معماریمدرن افزایش یافت که در این دوره  معماری مدرن به عنوان تنها سبک مهم در غرب مطرح بود .یکی از موضوعات کلیدی وبسیارمهم دردوره ی مدرن متعالی مسئله ی تولیدات صنعتی وتکنولوژی بود . تمامی معماران صاحب نام در این دوره به گذشته وتاریخ گرایی داشتند ,به جای آن خواهان –تکنولوژی وعملکرد به عنوان منبع الهام معماری شدند .گروی دیگرمانند: رایت ,آلتو خواهان استفا دهاز امکانات مدرن برای رسیدن به یک معاری مدرن همگون با طبعت بودند .
3) معماری مدرن متاخر:
دوره معماری مدرن متاخررا می توان بعد از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه ی 70 محسوب می شود در این زمان بسیاری از معماران دو دوره ی قبل زنده بودند و نقش بسزایی در شکل گیری معماری جدید داشتند . در این دوره ساختمان ها از بتن احداث می شدند .
در عصر مدرن بر طرح برنامه ریزی، محاسبات، پیش بینی ، کنترل و نظارت دقیق تاکید میگردد. مسئولیت زیادی بر دوش عقل و علم بار شده بود. تمامی مشکلات انسانها می بایست در دراز مدت به کمک ابزار علم و تکنولوژی مرتفع می شد. عوامل گوناگونی بر روند پیشرفت جوامع بشری موثرند که از ان جمله می توان به عواملی نظیر :اقتصاد ، جامعه شناسی ، سیاست ، پیشرفت های علمی ، فلسفه و…. اشاره کرد که همگی این عوامل بر دگر گونی هنر و معماری نیز بسیار موثرند . این تحولات در معماری انگونه که چالزجنکز(منتقد شهیر معاصر) از ان یاد می کند با دوره مدرن اغاز می شود سپس با دو دوره ی پست مدرن و لیت مدرن پی گرفته می شود.












مدرنیسم در معماری، پس از انقلاب صنعتی و از حدود سال 1920 م آغاز می شود؛ به‌لحاظ شناخت‌شناسانه معماران مدرن به یک سبک جهانی و شاید بتوان گفت به نوعی بی سبکی معتقد بودند. در معماری مدرن فرم، ناشی از «عملکرد» است. ساختمان حاصل از سبک در معماری مدرن دارای صراحت بیان است، فرم انتزاعی و دارای خلوص و سادگی است. از آنجا که معماری مدرن نفی کننده تاریخ است، لذا ضد هر گونه تزئینات، تمثیل و استعاره‌ای است که رجعتی به تاریخ قلمداد شود. در حقیقت معماری مدرن بر اساس اصالت برنامه شکل می گیرد و در آن عملکرد، نقش مهمی را ایفا می‌کند؛ بدین معنی که سازماندهی فضایی پروژه تحت تاثیر مستقیم اقتصاد قرار دارد و پروژه بر مبنای اقتصادی ترین وضیعت عناصر برنامه به وجود می آید و فرم، صورت اقتصادی طرح است! فرم، عنصری جبری است که ناشی از عملکرد و برنامه است و زیبایی‌شناسی آن زیبایی ماشینی و منتج از فناوری است.
پس از سال 1960م، دو گرایش جدید پست مدرن و لیت مدرن، رخ می‌نمایند، هر یک دارای گرایش های مجزایی هستند، حتی ادامه تفکرات این سبک‌ها تا سال های اخیر هم قابل پی گیری است. در اندیشه معماران پست مدرن، سبک به صورت دوگانه‌ای به وجود می آید و دارای ظاهری عامه پسند و طرفدار عقاید جمع است. معماران این دوره که دیگر معماری مدرن را کارآمد و آرمانی نمی‌یابند، با رجعت به گذشته و تاریخ معماری، نشانه‌هایی را از آنها در معماری خود مورد استفاده قرار می‌دهند.
اندیشه «لیت‌مدرن» معتقد به سادگی ناخودآگاه است؛ «معمار لیت‌مدرن»، واقع بین است و معتقد به هر فرمی است که حاصل آید. ساختمان حاصل از این سبک دارای فرمی تندیس گونه است، فرمی رمز‌آلود با تکرار فوق‌العاده و خلوص! این بناها در عین سادگی، پیچیده هستند و دارای دوگانگی و اشاراتی مبهم. بناهای این سبک بسیار پرزرق و برق و تکنیکی است، قسمت اعظم زیبایی‌شناسی آنها نتیجه زیبایی ماشین است البته با تعابیری نو از آن....
در سال‌های اخیر گرایش‌های جدیدی را در معماری شاهد هستیم که تقریبا همه آنها منتج از این سه جریان عمده هستند که بعضی از آنها را می‌توان به طور مشخص به عنوان سبکی خاص نام ببریم اما تکثر طرز تفکرات حاکم بر معماری امروز جهان به حدی است که می توان با توجه به اندیشه، نحوه طراحی، گرایش و موضع‌گیری معماران نسبت به معماری، سبکی خاص را برای هر معمار قائل شد، به طور مثال سبکی که برای معماری فرانک گری قایل هستیم یا سبک معماری افرادی نظیر آیزنمن و یا دانیل لیبسکیند کاملا متفاوت است و آنها را نمی‌توان در یک قالب گنجاند و در عین حال نمی توان نام یک سبک خاص را بر روی آنها گذاشت بلکه هریک از آنها بر اساس اندیشه و استراتژی خود دارای سبکی منحصر به خویش هستند. البته ممکن است سبک کاری آنها توسط افراد دیگری مورد استفاده و اقتباس قرار گیرد.
             
در ایران نیز، علی‌الخصوص در دهه اخیر، رویکردهایی خاص به معماری شکل گرفته است که در نگاهی عام می‌تواند به صورت یک رسته‌بندی کلی، حضور و نوع نگاه به معماری را در بین گروه‌های مختلف مطرح در کشور را طبقه بندی کرد؛ طبقه‌بندی اینچنینی هرچند تا به حال شکل نگرفته (یا جدی گرفته نشده است!)، ولی کاملا در درک معماری و ساخت و ساز معاصر ایران می‌تواند راهگشا باشد. به طور كلي تفكرات و زيربناي فكري معماري معاصر ايران عبارتند از :
تاريخ پيدايش اواخر دوره قاجار است و انتقال سريع تفكرات و ايده ها از خصايص جامعه مدرن است. چرا كه جامعه مدرن بر مبناي سرعت انتقال اطلاعات پايه گذاري شده و اين تبادل اطلاعات در نهايت موجب تعادل فرهنگ و الگوي معماري مي شود.
تهران به عنوان پايتخت ايران و نقطه اتصال ايران و اروپا، مسئوليت پيچيده بسط اين معماري را به عهده داشته است                                  
خاستگاه ها:‌ خاستگاه هاي معماري مدرن ايران انتقال فرهنگ فريبنده غرب به جامعه درون گراي ايراني بود. در اين راستا حصار شهرها، تخريب شد و بافت هاي اورگانيك آنها به اشكال هندسي تحول يافت. در اين دوره فرمول هاي غربي با امكانات ايراني ساخته و اجرا مي شد و در اين مرحله معماري به عنوان ابزار فرهنگي عمل مي كرد                         
در عين حال دومين خواستگاه اين دوره، بهره گيري اقتصادي در معماري است. شايد بتوان دوران ميانه معماري مدرن ايران را نخستين زماني دانست كه معماري به عنوان كالاي اقتصادي معرفي مي شود. چرا كه با تكيه بر اصول معماري مدرن يعني حذف تزيينات، معماري نه يك ابزار براي انعكاس فرهنگ، بلكه كالايي اقتصادي شد و اين دستاورد چنان نمودار شد كه معماري مدرن ايران به سبكي اقتصادي با نام بساز و بفروش تغيير رويه داد                    .  روش پست رفت: استفاده از تكنولوژي وارداتي در تركيب با اقليم و تكنولوژي سنتي، روش هاي مختلف اجرا را در ايران رقم زد كه با تعميرات محدودي در حال حاضر نيز استفاده مي شود                                             
مقياس عمل: حركت معماري از اروپا به تهران و از تهران به مراكز استان ها و شهرهاي اصلي بوده است                       
 نتيجه عمل: انفصال معماري سنتي ايران و حركت از شيوه اصفهاني به شيوه تهراني و همه گير شدن، معماري مدرن ايراني به صورت قالب و كليشه ‌در تمام نقاط كشور بود                                     
نبود مباني فكري و تئوريك در معماري، تبديل معمار به ساختمان ساز و نقشه كش، تفاسير مختلف از ديدگاه مدرن در معماري و نامشخص بودن آينده معماري، مهم ترين پيامدهاي معماري جامعه شبه مدرنيسم است.در هر حال زماني كه جوامع مدرن و فرامدرن، زير بمباران اطلاعاتي قرار دارند و دوره پيدايش تا افول يك سبك به يك دهه مي رسد، معماري ايران نه به عنوان سبك پيشگام كه به عنوان يك قصد جلوه مي كند.به علت عدم تطابق فرهنگ و اختلاف زماني در ارسال پيام هاي معماري از غرب به ايران،‌حالت پويايي و پيشرو بودن هنر معماري زير پرده اقتصاد محو شده است و با توجه به همه اين مسايل شناخت مفهومي از موقعيت اجتماعي معاصر لازم است تا بتوان معماري و كالبد آن را درك كرد و اين مهم انجام نمي پذيرد مگر با درك كافي و جامع از تحولات جهاني.



لوکوربوزیه :

لوکوربوزیه(27آگوست 1965 – 6 اکتبر 1887) ، اسم مستعار چارلز ادوارد ژان نرت- گریس(Charles Eduard Jeanneret-Gris) است

در سال 1926 لوکوربوزیه در بیانیه ای برخی از پیشنهادهای خود را تحت عنوان پنج نکته اساسی درباره معماری نو با موضوعات: پیلوت، بام سبز، پنجره طولی(پانوراما)، نمای آزاد و پلان آزاد مطرح کرد که در این باره وی چنین اظهار می دارد:
"تا امروز همیشه از جرزهای باربر استفاده شده است. این جرزها از زیر زمین شروع می شوند و از طبقه همکف تا زیر بام ادامه دارند. پلان معماری همواره تابع جرزهای باربر بوده است. ارمغان بتن مسلح استفاه ازپلان آزاد است. سقف ها نباید تا بالا همانند هم تکرار شوند، آنها آزادند. این پلان جدید، منطقی و آزاد است."
لو کوربوزیه بین سالهای 1928 تا 1930 در پوآسی ویلایی ساخت به نام ویلا ساوا . لوکوربوزیه برای خانه های مدرن ۵ خصیصه را مطرح می کند که عبارت بودند از:
 1. ستون ها ساختمان را از روی زمین بلند می کنند (ساختن پیلوت در همکف)
2. بام مسطح و باغ در بام
3. پلان آزاد
4. پنجره های طویل و سرتاسری
5. نمای آزاد و ساختن کف و دیوارها به صورت کنسول
 این ویلا با وجود اینکه 5 اصل مهم لوکوربوزیه را دارا بود اما برخلاف خانه های قبلی لوکوربوزیه در محوطه وسیعی ساخته شد که از خانه های دیگر مستقل باشد . مکان این خانه در دره رود سن در خارج پاریس بود که باوجود اینکه در میان طبیعت بود اما خارج از طبیعت ساخته شده بود و این خواسته صاحبخانه بود که دوست داشت خانه اش چشم انداز و دورنمایی وسیع داشته باشد و هیچ درخت یا پستی و بلندی زمین این دورنما را احاطه نکند . ویلا به شکل مکعبی است که روی چند ستون قرار گرفته اما مکعب کامل نیست بلکه در جانب جنوب شرقی و جنوب غربی قسمتی از آن برداشته شده تا نور آفتاب به داخل نفوذ یابد . درب اصلی خانه در قسمت شمال غربی است . ویلا ساوا دروسط
.

ورودی اصلی سایت در جنوب قرار دارد و راه دسترسی به بنا در ضلع شمالی قرار دارد. پیش بینی شده است که این مسیر با ماشین طی شود. لوکوربوزیه با این کار قصد داشته است تا مخاطب خود را دور ویلا بچرخاند و با این کار ویلا ساوا در همان برخورد اول خود را به ساکنان نشان می دهد.  حجم ویلا ساوا همانند مکعبی سفید و سبک (به جهت ارتفاع از سطح زمین) در میان درختان سبز است. این سبکی با استفاده از نمای آزاد (کاذب و بدون پلان) و وجود تراس در بام تشدید شده اند. راه دسترسی و دیوارهای طبقه همکف نیز از جنس شیشه می باشند که این خود باعت ارتباط بصری بین داخل و طبیعت خارج شده است. (پلان آزاد)
. ستون‌های بتنی، بام مسطح، باغ روی بام، پلان آزاد، نمای آزاد و پنجره‌های طویل و سرتاسری هیچکدام علیرغم تعریف‌های موجود، دلیلی بر مشابهت این ساختمان با ماشین نیستند چرا که ترکیب این عناصر مدرن به دست لوکوربوزیه به صورتی هنرمندانه و شاعرانه صورت پذیرفته و او سعی کرده تا همه‌ی شرایط آسایش زندگی آدمی از نوع مدرنش را برای ساکنان این ویلا بدور از روحیه‌ی ماشینی فراهم آورد: پارکینگ، حمام، استخر، سرویس بهداشتی، اتاق مطالعه، اتاق کار همه اتفاقات جدیدی در عرصه‌ی معماری به سال 1928 هستند. بعلاوه تقریباً از همه جای ساختمان چشم‌اندازی بی‌بدیل به طبیعت و محیط پیرامون وجود دارد. ویلا ساووا خانه‌ای برای «زندگی» است.


                                                                                                                    
اتاق نشیمن 14*5 متر است که در 2 جانب پنجره های کشویی دارد که در جهت افقی می توان آن ها را حرکت داد و باز و بسته کرد و جانب سوم رو به تراس است و درهای شیشه ای دارد که نیمی از آنها با اهرمک ساده ای باز و بسته می شوند. یک نوار در دیوار تراس به شکلی تعبیه شده که مناظر بیرون به صورت قاب شده به چشم می خورند .در این ساختمان لوکوربوزیه از رمپ هم استفاده کرده و در 2 قسمت ساخته شده اند . یکی در داخل بنا و دیگری در امتداد دیوار خارجی تا تراس ادامه می یابد . از یک پله کان مارپیچی هم برای ارتباط طبقات استفاره کرده است .
ویلا ساوا در معنای واقعی نشان دهنده فضا-زمان است و مکعب کامل نیست بلکه از بیرون و درون آن قسمتی را برداشته اند و مقاطع آن بیانگر این مساله است که هر جزئی از آن در فضا نفوذ می کند .در این ویلا ایده دوگانه لوکوربوزیه (منطقی بودن و شاعرانه بودن ) به چشم می خورد . گرایش تندیس گرانه لوکوربوزیه در این ساختمان به صورت پله متجلی می شود . ویلا ساووا به‌مانند یک موزه اداره می‌شود. ورودی آن برای دانشجویان هنر و معماری رایگان است و سایرین تنها با پرداخت چهار و نیم یورو اجازه‌ی ورود پیدا می‌کنند. در ابتدای ورود به ساختمان کتاب‌هایی با مضمون لوکوربوزیه و آثارش اکثراً به زبان فرانسوی به فروش می‌رسند و ماکتی از ساختمان در طبقه‌ی همکف در معرض دید عموم قرار داده شده است. طراحی مبلمان‌ها و آرایش فضاهای داخلی ویلا بصورت دوره‌ای و توسط هنرمندان معاصر صورت می گیرد.
 اساس شکل گیری هر فضایی وجود کلیه عناصر معماری از جمله کف( به عنوان بستر کارکردی)، دیوار(به عنوان عضو محدود کننده) و سقف( به عنوان عضو محفوظ کننده)    می باشد. بسیاری از معماران قرن بیستم در پی پدید آوری معماری نوگرایی بودند که اصول یکسانی را دنبال کند. یکی از عاشقان سینه چاک پذیرش ایده سازه به مثابه فرم زا، لوکوربوزیه بود. فن آوری مورد علاقه اش دال تخت بتن آرمه ای ناپویا- فرمی بود که می توانست همزمان در دو راستا دهنه بزند و تا فراسوی ستون های پیرامونی اش پیش رود.
 آثار بعدی لوکوربوزیه مانند مجتمع مسکونی مارسی و یا صومعه لاتوره در نزدیکی لیون، ترکیب همسان سازه و برنامه های زیبا شناختی را نشان می دهد .

چند اثر لوکوربوزیه:
خانه ی تووین ۱۹۲۷
این خانه در مجمو عه ی ویسنهوف اشتوتگارت واقع است.. این خانه، که به واقع دو خانه ی متقارن و مشابه است، از سه طبقه تشکیل شده. طبقه ی همکف ورودی، تراس، اتاق مستخدم و دسترسی به طبقه ی اصلی ـ اول ـ است. در طبقه ی اول همه ی اجزای خانه قرار گرفته اند: نشیمن و خواب و آشپزخانه و سرویس ها. طبقه ی دوم، تراس و باغ ـ بام است .


این بنا بر روی زمین می نشیند. بنابراین، زمین وجه مغفول آن است. عرصه های این بنا همکف، اول و طبقه ی تراس ـ بام است. پیلوتی، این امکان را داده تا همکف خود را رها کند و خانه بر "روی" زمین استوار شود. بدین سان، حجم خانه در طبقه ی اول جمع می شود و همه ی فضا ها در این سطح انباشته می شوند: آشپزخانه، نشیمن، و سرویس ها. به همین دلیل است که حجم میانی منسجم تر، یکنواخت تر، و یکدست تر است، تا عملکرد درون را به انجام برساند. اما پشت بام آزاد و رها است. این رهابودگی را خط آسمان متنوع و تورفتگی ها تایید می کنند. از دیگر سو، این رهابودگی نشان از آن دارد که عملکردی "سخت" بر آن مترتب نیست. بنابراین، افراشت ِ بنا از درونی متفاوت حکایت دارد. چند پله ما را به بالا رفتن و رسیدن به همکف، یعنی اولین سطح بنا فرا می خوانند. راهرو به اندازه و دقیق است. جایی برای طی کردن و دیگر هیچ. در این راهرو تنها می شود با احتیاط حرکت کرد و به مقصد رسید. مدولاسیون حاکم بر فضا است. این راهرو، دو نقطه را دقیق به هم متصل می کند. نور هم به "قدر کافی" تا مین شده است.


دید از اتاق بچه ها به اتاق نشیمن و خواب والدین. عملکردها در هم فشرده اند. همه چیز محاسبه شده است. اتاق نشیمن با اتاق خواب والدین یکی است. تخت خواب ها جمع می شوند و در طول روز در کمدها مخفی می شوند. تخت خواب کودک هم همینطور. خانه ی روز از خانه ی شب کاملا جداست. کودکان هم از این سخت گیری مستثنی نیستند. "اندازه ها" مسلط بر فضایند. نور یکدست و کافی را پنجره ی سرتاسری فراهم می کند.              


پنجره ی افقی که تازه از "بار دیوار" رها شده، هم فاصله ی درون و برون را می کاهد و هم نوری یکدست و یکنواخت را عرضه می کند. این پنجره، "تفاوت" قایل نمی شود. آشپزخانه و نشیمن و خواب برایش یکی است. از همین رواست که "اتفاق" ای در درون آن خانه نیست. از همه جای فضا نهایت استفاده می شود. گوشه ها برای کمدها. کمد تا جایی که لازم است ارتفاع دارد. سقف راهروی پشتی هم تا جایی است که برای قد آدم لازم است. بقیه ی آن در اختیار فضای این سو.    


این خانه کمابیش یک گونه و یک روح است. دیوارها، تنها تیغه هایی جداکننده اند که وظیفه شان تقسیم شب خانه از روز آن است. فضاها بی خصلت اند، چرا که به راحتی به همدیگر تبدیل می شوند. همه چیز دقیق و محاسبه شده است.



اتودهای معار نشان می دهد که او همه چیز را تحت کنترل خود دارد. رنگ دیوارها و سطوح مشخص شده اند. او به همه چیز اندیشیده است.


این عکس مربوط به زمانی است که از آن خانه استفاده می شده است. این عکس "وضعیت شب" را نمایش می دهد. تخت ها از گنجه درآمده اند اما دیوار کشویی هنوز اتاق خواب ها را تاسیس نکرده است.




حرکت در خانه افقی است و در همان طبقه ی اول متمرکز می شود. پله ها چندان آدم را به بالا و پایین رفتن نمی خوانند. پله ها کمابیش بی رمق و ناتوانند. حضور آنها در فضای بیرون از بخش اصلی خانه، بر این بی رمقی افزوده است. بنابراین حرکت عمودی عقیم مانده است. از این رواست که کالبد در این خانه "حرکت" نمی کند.


 

شاید عالی ترین بخش این خانه پشت بام آن باشد. همان تراس یا باغی که معمار ما وعده اش را داده بود. پشت بام به حیاطی دل انگیز تبدیل شده است. این عرصه خرده جها نی را آفریده که در آن انسان قادر است تا از "سختی" تحمل ناپذیر فضای سکونت بگریزد و خود را "زیر آسمان" و "روی زمین"، گشوده به طبیعت و چشم انداز، دمی در دامن خیال و تصور رها کند. این عرصه انسانی ترین عرصه ی خانه است. سایه روشن ها، رنگهای تند و جذاب، فضای سبز، قاب ها ی تعبیه شده، همه و همه به انسان احترام می گذارند و او را به خود فرا می خوانند.





سکونت، در این خانه سخت و نامنعطف است. همانطور که "آقای معمار" گفته. قطعیت فضا، آن را سرد و بی روح کرده است. حتی نور یکدست پنجره هم چندان از این قطعیت نمی کاهد. فضا مشخص است، پس تن، تن به کشف و جستجو نمی دهد، چرا که همه چیز روشن و آشکار است. پس و پیش و بالا و پایین هم چندان احساس نمی شود. کالبد در حد تن فرومی کاهد. در این جا خانه دقیقا ماشین زندگی است. ماشینی که همه ی اجزایش به دقت کنار هم قرار گرفته، محاسبه شده، و تنظیم گردیده است. می گویند اجاره نشین خانه، برای گریز از "سختی" آن، این دو خانه را به بهای یک خانه اجاره می کند، دیوارها را برمی دارد، فضای شب را از روز جدا می کند، تا دمی از دست معمار ِ خشن و دستورالعمل هایش بیاساید، و بدین سان این خانه را قابل زیست کند!




سبک معماری لوکوروزیه معماری مدرن متعالی است . این سبک با شروع انقلاب صنعتی و تولید مصالح و تجهیزات جدید مانند بتن ، فولاد ، جرثقیل و ... در صنعت ساختمان به وجود آمد.
شاخص های معماری مدرن متعالی:

1. عملکرد و کارایی بهتر فضاها
2. آسان شدن ساخت و ساز با استفاده از مصالح و ماشین آلات روز دنیا
3. استفاده ازعناصر و مصالح پیش ساخته در معماری
4. بوجود آمدن استاندرد ها و قوانین در معماری و مصالح
5. استفاده از علوم جدید ماند ریاضی ، هندسه ، و ... در معماری
کتاب های لوکوربوزیه:

1. بسوی معماری
2. تجزیه و تحلیل لوکوربوزیه
3. زیبایی شناسی معماری
4. منشور آتن
5. بسوی یک معماری نوین : که در این کتاب توجه معماران جوان را به فناوری و حرکت ، همگام با تکنولوژی روزدنیا جلب کرد. ( در این کتاب معماری را با حرفه ی مهندسی مکانیک مقایسه کرده است)
6. شهر آینده : دراین کتاب لوکوربوزیه سیما و نمایه ی شهرهای آینده را توصیف کرده است.
خانه دم - اينو Domino House

مکان : فرانسه
تاریخ ساخت : 1917 –1915 میلادی

ویژگی : برای اولین بار ازاسکلت و کنسول استفاده شد . و دیوارها دیگر نقشی در ایستایی و سازه ی ساختمان نداشته اند. فرم کلی پروژه مستطیل شکل است و کاربرد ستون های بستی برای نگهداری سقف و کف بدون اتکا به دیوارهای باربر بصورت کامل نشان می دهد. در این اثر لوکوربوزیه، معماری به اساسی ترین عوامل سازنده ی یعنی ستون ، کف و پله تجزیه شده استطرح اين خانه هاي پيش ساخته را در نظر مهندسين مورد توجه قرار داد .


ویلا سيتروئن Citrohan House

مکان : پاریس
تاریخ ساخت : 1920
خانه را براي کارگران طراحي کرد ولي در حد پروژه باقي ماند . استفاده کردن از بام به عنوان حياط و ساختمان به صورت پيلوتي

آپارتمان مسکوني مارسي United Habitation

مکان : مارسی
تاریخ ساخت : 1952 – 1947


اين ساختمان 18 طبقه با نام خانه لوکوربوزيه معروف است و وي به خاطر اين ساختمان جايزه لژيون ولور را گرفت . 1925 ساختمان براي 1600 نفر با 337 آپارتمان ، يک اطاقه تا آپارتمانهايي که براي خانواده هاي 8 نفره هستند . فروشگاهها در 2 طبقه مياني و انعکاس آن در نماي ساختمان . فروشگاهها عبارتند از مغازه هاي خواربار فروشي و سرويس دهي ، دفتر پست ، در طبقه 17 يک رستوران و مهد کودک براي 150 کودک و استخري کم عمق ، تراسي به ابعاد 24 در 165 متر مخصوص ورزشو امور اجتماعي است . صاف کاري نکردن محل قالبهاي بتن در نماي ساختمان به خاطر طبيعي ديده شدن آن و زبر پيلوتي .
لوکوربوزيه در روز افتتاحيه گفت : " در هر گوشه اي از اين بنا اثر چوب و يا جاي ميخ و چکش خوردگي را مي توان ديد . بتن مانند سنگ ، چوب يا سفال به صورت طبيعي در آمده است .حقيقتا مي توان تصور کرد بتن به اندازه سنگ زيباست و آن را در ساختمانها به حالت طبيعي خود باقي گذاشت . "                                        


ویژگی : هنگامی که از او برای طراحی مجتمع مسکونی مارسی دعوت بعمل آمد لوکوربوزیه ازاین فرصت برای به ظهور رساندن ایده هایی که 25 ساله روی آن ها تفکر کرده بود ، استفاده نمود. اهالی این مجتمع این ساختمان را صرفاً خانه لوکوبوزیه می داشتند. درا ین آپارتمان ها از رنگ های تند و خالص قرمز ، زرد و سبز استفاده شده است . ولی در نما از آنها استفاده نشده است . این مجتمع برای 1600 نفر ساخته شده است . ویژگی کار او این است که در این مجتمع محلی برای زندگی اجتماعی فراهم شده است . سازه ی مجتمع از بتن مسلح است . 17 پیلوت از بتن آرمه اسکلت ساختمان را تشکیل می دهد . کف ها ، سقف ها و دیوارهای این مجتمع از سازه مستقل اند لذا عایق صوتی کامل است . نمای شمالی این مجتمع پنجره است و سه نمای دیگر بالکن هایی دارند که به واحد های مسکونی تعلق دارند. و پارتیشن های جدا کننده با رنگ های کرم رنگ آمیزی شده است . فاصله ها نیز مدولار بدست آمده اند. جالبترین جنبه ی این آپارتمان های مسکونی فروشگاه آن است که به جای طبقه اول در طبقه ی 7 و 8 قرار گرفته اند و در نمای ساختمان فوراً ایده می شوند چون به جای پنجره آفتابگیرها دارند که با ردیف هایی از پنجره های مربع شکل به نما سرزندگی و حیات می دهد. برای لوکوربوزیه تراس سقف یک المان مهم در عملکرد اجتماعی آپارتمان تعریف شده است .

کلیسای رونشان Chapel Of Ronchamp


مکان : نوتردام فرانسه
تاریخ ساخت : 1957- 1955
ویژگی : در این کلیسا برای اولین بار باید گفت برخلاف سنت ومعماری همیشگی کلیساها ، از احجام و خطــــــوط متضاد ( منحنی و شکسته ) استفاده شده است و لوکوربوزیه به کمک نیروی قرینگی در پلان سعی داشته است تا این تضاد با سایر کلیسا ها را به تعادل برساند. سازه ی کلیسا از جنس بتن است ، نور کلیسا از سقف و دیوارهای اطراف سالن کلیسا و دو برج استوانه ای تأمین می شود. شکل کلی کلیسا و سقف آن بنا دیدگاه های مختلف شبیه بادبان کشتی و پوسته ی خرچنگ و...می باشد.
اين کليسا در ستايش تحت تاثير معماري آکروپليس يونان ، از يک شيب پايين به بالا مي آيد و اين امر باعث مي شود ساختمان به صورت تنديس گونه به نظر بيايد . ديوارهاي رمانسک ، سازه باربر ، پنجره هايي بدون هيچ تناسبات و معياري در نما کار شده و سقف به صورت صدف است .







 

ویلا شودان                                    
مکان : احمد آباد هند
تاریخ ساخت : 56-1955
ویژگی : ویلا شودان را می توان سرآمد تفکرات لوکوربوزیه در معمای مدرن دانست چون اصل معماری مدرن را بیان می کند و مانند ویلا ساوا پلان و نمای آزاد را هم می توان در این ویلا دید . فرم ویلاشودان بخوبی با اقلیم حاره ای هند تعامل دارد . سقف ویلا همانند چتری عمل می کند و سوراخ ها در دل بنا این مکان را می دهند که نسیم خنک از بین آنها و تراس ها عبور کند.

پاسخ دهید

5 نظر

architect  ۱۳۹۲/۱۱/۲۱ - ۲۰:۳۶:۱۶

عالی بود!!!

Cara  ۱۳۹۶/۰۲/۲۶ - ۰۳:۳۰:۳۰

It's remarkable to pay a visit this website and reading the views of all colleagues about this article, while I am also eager of getting knowledge.

chaturbate token generator android  ۱۳۹۶/۰۶/۰۶ - ۰۲:۱۵:۳۵

I think the admin of this web site is really working hard in support of his web site, for the reason that here every material is quality based information.

chaturbatefreetokenshack.com  ۱۳۹۶/۰۶/۱۵ - ۰۳:۳۰:۴۹

I am extremely impressed with your writing skills and also with the layout on your blog. Is this a paid theme or did you customize it yourself? Anyway keep up the nice quality writing, it is rare to see a great blog like this one nowadays.

Coy  ۱۳۹۶/۰۶/۱۶ - ۱۱:۰۴:۴۵

I am extremely impressed together with your writing talents and also with the format for your weblog. Is that this a paid topic or did you modify it your self? Anyway keep up the excellent quality writing, it's rare to peer a nice blog like this one nowadays..